مجله مجازی خانم دوسی

مجله مجازی خانم دوسی

به نام دوست که زیستنها و باورهایمان به عشق اوست
و به نام عشق که رستنها و بارورهایمان به صدق اوست
سلام،سلامی به وسعت همه اندیشه های سبز دلهای سبز رویاهای سبز به شما خوانندگان سبز آرزو دارم سبز باشید سبز بمانید و ساری سبزینه های وجودتان به سایرین باشید
اما بعد : بر آنم که در این وبلاگ گلهای لبخند را هر چند کمرنگ بر روی لبهای شما بنشانم و با حلاوت گفتار اندکی از مرارت کردار نامردمان را از خاطر شما عزیزان بزدایم یاریگرم باشید تا با هم بخندیم فاطمه زارعی (خانم دوسی شیرازی )
چند نفر از دوستان از من تقاضا کردند که نام کتابهای چاپ شده خودم را برایشان بنویسم تا آنها را تهیه کنند .من هم به پیروی از درخواست ایشان نام کتابهایم را به ترتیب چاپ برایشان می نویسم تا در صورت تمایل آنها را فراهم کنند .
به ترتیب چاپ :
۱ - ماجراهای خانم دوسی ( مجموعه داستانهای کوتاه طنز به گویش شیرازی ) - انتشارات ره آورد هنر ۰۷۱۱۲۲۹۵۱۱۸که به چاپ دوم
رسیده است .همراه با سی دی صدای خانم دوسی
۲- زنده باد شلختگی (مجموعه داستانهای طنز سیاسی و اجتماعی ) انتشارات نوید شیراز ۰۷۱۱۲۲۲۶۶۶۲
۳- برزخی ها (رمان ) شماره مرکز پخش ۰۹۱۷۳۱۳۰۹۵۴انتشارات پردیسان
۴- شعر قصه های شهر من ( مجموعه شعر شیرازی ) انتشارات نوید شیراز ۰۷۱۱۲۲۲۶۶۶۲همراه با سی دی
۵- ماجراهای خانم دوسی (جلد دوم ) انتشارات نوید شیراز ۰۷۱۱۲۲۲۶۶۶۲
۶ - عشق تو مرجان منو کشت ( روایت داستان داش آکل بصورت شعر ) همراه با سی دی انتشارات رخشید شیراز ۰۷۱۱۸۲۰۶۱۵۰

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

قصه نان

پنجشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۳۹ ب.ظ

  اینجا هویداست مویه های غریبانه یک زن

 

درصدایی که نمی ارزد به جویی به یک ارزن

 

 

 صدا یی که  گم می شود درهای وهوی دنیایش   

 

و دیگر نمی رود به کار دست و دلش ، پایش     

 

 

اینجا زنی است که شعرهایش بوی غم  دارد

 

و دلش  شوق  دوباره  نوشتن  را کم دارد

 

 

 شعر حزینی که از امروز و روز پیش می خواند

 

مرثیه ای است  که با  دل ریش  درمرگ خویش می خواند   

 

 

اینجا زنی است که قصه اش شعرش هنرش  دلش  

 

در اوج درماندگی  ،  حتا  حق آب و گلش  

 

 

به پشیزی می دهد برای  اندکی حق معاش

 

وعطای هنر را حاتم سا می بخشد به لقاش

 

 

 

او می گریزد از حقارت نگاه نا دانان  

 

آنانی که نمی فهمند او غم نان دارد نان

 

 

نهان می سازد از همه مرگ غرور خویشتن را

 

تا ببندد زبان مردم را وآسوده سازدش تن را

 

 

با این همه سرشار می شود ز حس خوب غرور

 

غرق می شود دراشتیاق و شادی و شور وسرور 

 

 

دمی اگر دلنواز همراهی یا مهر آمیز نگاهی

 

او را ستایش کند با لطف و با تبسم ، گاه گاهی 

 

 

 حس  می گیرد،  می خواند،  می نالد و می داند

 

هنوز هم کسی هست ،  قدرشعرهایش را می داند

 

 

آنگاه هویدا می شود هنر ارزنده  یک   زن  

 

درشعری  که بر آید حس عاشقانه  یک زن  

 

 

 

 

  • خانم دوسی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی