کاشکی
سه شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۳:۱۸ ب.ظ
کاشکی دِلت یِیْ شبی پَرپَر کنه
سرنَزده یادِ چیشویْ تَر کنه
کاشکی غزلهای قشنگ عشقِ
لبای تو بوخونه از بَر کنه
کاشکی مث شراب ناب شیراز
عشق تو رِ بازم مُطهّر کنه
کاشکی که عاشقی بلد می شدی
که قلب تو با عشق من سر کنه
کاشکی حکایت من عاشقِ
شاعر شر هزارتُ دفتر کنه
کاشکی که برق ای نگاه خسّه
دلِتِ اَلو بزنه و پرپر کنه
کاشکی میشد داد بزنم عاشقم
تا که صدام گوش فلک کر کنه
کاشکی که بوی ای نفسهای من
نفسْ تو رِ از عشق مُعطّر کنه
کاشکی میشد پیشُم بودی عزیزُم
که گفته هام سرتا پاتِ زرکنه
کاشکی که حرفای من ساده رِ
او دل سنگی تو باور کنه
کاشکی میشد خاطره شد دوباره
که عشق منو رسوا تو ای شر کنه
کاشکی که کاشکی سبز میشد یِیْ روزی
حتّا اگه خدا با من قَر(قهر) کنه
تو فان
- ۹۴/۰۶/۱۷