مجله مجازی خانم دوسی

مجله مجازی خانم دوسی

به نام دوست که زیستنها و باورهایمان به عشق اوست
و به نام عشق که رستنها و بارورهایمان به صدق اوست
سلام،سلامی به وسعت همه اندیشه های سبز دلهای سبز رویاهای سبز به شما خوانندگان سبز آرزو دارم سبز باشید سبز بمانید و ساری سبزینه های وجودتان به سایرین باشید
اما بعد : بر آنم که در این وبلاگ گلهای لبخند را هر چند کمرنگ بر روی لبهای شما بنشانم و با حلاوت گفتار اندکی از مرارت کردار نامردمان را از خاطر شما عزیزان بزدایم یاریگرم باشید تا با هم بخندیم فاطمه زارعی (خانم دوسی شیرازی )
چند نفر از دوستان از من تقاضا کردند که نام کتابهای چاپ شده خودم را برایشان بنویسم تا آنها را تهیه کنند .من هم به پیروی از درخواست ایشان نام کتابهایم را به ترتیب چاپ برایشان می نویسم تا در صورت تمایل آنها را فراهم کنند .
به ترتیب چاپ :
۱ - ماجراهای خانم دوسی ( مجموعه داستانهای کوتاه طنز به گویش شیرازی ) - انتشارات ره آورد هنر ۰۷۱۱۲۲۹۵۱۱۸که به چاپ دوم
رسیده است .همراه با سی دی صدای خانم دوسی
۲- زنده باد شلختگی (مجموعه داستانهای طنز سیاسی و اجتماعی ) انتشارات نوید شیراز ۰۷۱۱۲۲۲۶۶۶۲
۳- برزخی ها (رمان ) شماره مرکز پخش ۰۹۱۷۳۱۳۰۹۵۴انتشارات پردیسان
۴- شعر قصه های شهر من ( مجموعه شعر شیرازی ) انتشارات نوید شیراز ۰۷۱۱۲۲۲۶۶۶۲همراه با سی دی
۵- ماجراهای خانم دوسی (جلد دوم ) انتشارات نوید شیراز ۰۷۱۱۲۲۲۶۶۶۲
۶ - عشق تو مرجان منو کشت ( روایت داستان داش آکل بصورت شعر ) همراه با سی دی انتشارات رخشید شیراز ۰۷۱۱۸۲۰۶۱۵۰

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

در باب قناعت

چهارشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۳۱ ق.ظ

کارمند زاده ای راشنیدم که پرکاربودوکم درآمددرآتش فاقه می سوخت

و باداده ی رب می ساخت درآنروزکه دستش به دهان نرسیدی شب

گرسنه خسبیدی.زوجه ای داشت پارساوخوبروکه به آبرورخساربه سیلی

احمر بودی وبه اندک شوی قناعت نمودی .ارمردراقدرت مبایعت نبود

متابعت کردی وتقاضای بیهوده ننمودی به لقمه نانی اشکم سیروبه البسه

ای ارزان حجاب گذاشتی واجرشوی ضایع نکردی وروزگاربه محنت

 گذراندی الغرض چندین سال بعد از آن که شوی راتوان آنهمه کار

 نبود .زوجه شوهررابگفت :که ای نیکمردمراذخیره ای باشد مستورازتو

که همانا اندک اندک گردآوردمی بهر روزمباداحال خود اندیشه کن وباآن

کاسبی پیشه ساز که دیگر مرا تاب دیدن مشقت تو نمانده!

مردمسرورازاندوخته سیمای زن ببوسیدو گفت:من آن را وام ستانم

ارچرخ گردون بر مدار من چرخیدن همی گرفت و منفعتی یافتم آن رابه

زوجه ی نیک خصلت خودمستردکنمی پس آنگه قراضه اتولی مبایعت نمود

 که دستی بر سرو روی آن کشیدی و به بهای گزافتری بفروختی حلاوت

 این معاملت بر مذاق مردک خوش آمدی پس چنین کردمستدام تاآنجاکه

بنزوپاترول تعویض کردی و به مدت اندکی نان روغن خورده تناول

بفرمودی . پس ازآن به هنگام زوجه اش را گفت: نیکو همسرخدایت

 توراخیردهد که مرا ازمحنت و مسکنت به مکنت رساندی همچون تویی

دیگر می یافت نگردداماازآنجاکه توان توراکفایت نکندبهرافعال سرای

 خویش رایم بران مستقرگردیده انیسی آورم جوان که

تورایارکارباشدومراهمدم غارزن چواین بشنیدگریستن آغازید وبر

 خودلعنت همی فرستاد که خود کرده را تدبیر نبود باتحسربردیدگان

شوهر نظاره کرد و گفت : که ار چنین روز را می دیدمی هرگز

 تنبان فردت را با قناعت جفت نمی کردمی .

کنون ای زن شنوازمن نصیحت            که باشدگفته ام عین حقیت


اگر خواهی که در دوران پیری           همای عافیت در بربگیری


 نساز هرگز قناعت پیشه ی خود           که نادم میشوی زاندیشه ی خود

 


هوو آید کند فرمانروایی             چه سودت پادشاهی یا گدایی


خانم دوسی

  • خانم دوسی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی